حکم زناشویی در شب های ماه رمضان
تاريخ : شنبه 28 / 9 / 1391برچسب:, | 6:11 AM | نویسنده : امید

در ایه 187 سوره بقره خداوند میفرماید:
در شب روزه دارى نزديكى كردنتان با همسرانتان حلال شد ايشان پوشش شما و شما پوششى هستيد براى آنان خدا دانست كه شما همواره با انجام اين عمل نافرمانى و در نتيجه به خود خيانت مى كرديد پس از جرمتان گذشت و اين حكم را از شما برداشت حالا ديگر مى توانيد با ايشان درآميزيد و از خدا آنچه از فرزند كه برايتان مقدر كرده طلب كنيد و از آب و غذا در شب همچنان استفاده كنيد تا سفيدى شفق از سياهى شب برايتان مشخص شود و آنگاه روزه بداريد و روزه را تا شب به كمال برسانيد و نيز هنگامى كه در مسجدها اعتكاف مى كنيد با زنان نياميزيد

از این ایه استنباط میشود که عمل زناشویی در شبهای رمضان بر مسلمانان حرام بوده است و خداوند به علم بر اینکه بعضی از مسلمانان پنهانی اینکار را انجام میدهند تصمیم به حلال کردن ان گرفته و این ایه نازل شده است. حال ای سوال ایجاد میشود که:
1- اولا کی و چگونه این فعل حرام شده بوده است که سپس حلال شده؟ نمیتوان گفت که پیامبر این فعل حرام را شفاهی ذکر کرده اند و جزو ایات قران نیامده چوت یک فعل حرام که باعث کناه میشود حتما بایستی به اطلاع مسلیمن رسیده باشد.

2- مسئله دیگر اینکه این حلالیت تنها به دلیل اینکه بعضی از مسلمین ( و نه همه انها) به این فعل حرام مبادرت میکردهاند ابلاغ شده است!!!! یعنی اینکه خداوند دیده است مردم به حکم او عمل ننموده اند لذا انرا حلال نموده است !!
کاملا مشهود است که شکستن یک قانون به علت اینکع تعدادی از ان تبعیت نمیکنند عملی غیر عقلانی است. مثل اینستکه راهنمایی و رانندگی چون تعدادی از مردم بدون گواهینامه رانندگی میکنند لزوم داشتن گواهینامه را لغونماید.

لطفا اگر توجیهی برای این تغییر حکم 180 درجه دارید بفرمایید.
ب تشکر
برای پاسخ به این سوال شما دو بحث جدا از هم باید مطرح بشه:

1- بحث ناسخ و منسوخ: یعنی خداوند با آیه و حکم جدید، حکم سابق را نسخ نماید.
2- بحث تفسیری.

اما به جهت جلوگیری از طولانی شدن مطالب، من سعی میکنم فعلا فقط بحث تفسیری رو اینجا مطرح کنم. البته با همه تلاشی که برای کوتاه کردن مطلب نمودم، ولی باز هم ناچارا کمی طولانی شد. چون بعضی مباحث رو نمی‌شد تقطیع و ناقص کرد.

مطالبی که در ذیل می‌بینید، برگرفته از تفسیر نمونه و ترجمه تفسیر المیزان هست.

برای مطالعه مفصل مطالب، به: تفسیر نمونه (ج 1 ص 648) و ترجمه تفسیر المیزان (ج 2 ص 63) مراجعه کنید.

----------------------------------------------------------------------------------------------------

- شان نزول:

از روايات اسلامى چنين استفاده مى‏شود كه در آغاز نزول حكم روزه، مسلمانان تنها حق داشتند قبل از خواب شبانه غذا بخورند، چنانچه كسى در شب به خواب مى‏رفت سپس بيدار مى‏شد خوردن و آشاميدن بر او حرام بود.
و نيز در آن زمان آميزش با همسران در روز و شب ماه رمضان مطلقا تحريم شده بود.

يكى از ياران پيامبر (صلى‏الله عليه وآله‏ وسلم) به نام مطعم بن جبير كه مرد ضعيفى بود با اين حال روزه مى‏داشت، هنگام افطار وارد خانه شد ، همسرش رفت براى افطار او غذا حاضر كند به خاطر خستگى خواب او را ربود ، وقتى بيدار شد گفت من ديگر حق افطار ندارم، با همان حال شب را خوابيد و صبح در حالى كه روزه‏دار بود براى حفر خندق ( در آستانه جنگ احزاب ) در اطراف مدينه حاضر شد، در اثناء تلاش و كوشش به واسطه ضعف و گرسنگى مفرط بيهوش شد، پيامبر بالاى سرش آمد و از مشاهده حال او متاثر گشت.

و نيز جمعى از جوانان مسلمان كه قدرت كنترل خويشتن را نداشتند شبهاى ماه رمضان با همسران خود آميزش مى‏نمودند.

در اين هنگام آيه نازل شد و به مسلمانان اجازه داد كه در تمام طول شب مى‏توانند غذا بخورند و با همسران خود آميزش جنسى داشته باشند .


- تفسير و توضیح:

بنا بر اين پس آيه شريفه دلالت مى‏كند بر اينكه قبل از نزول اين آيه حكم روزه اين بوده كه در شب روزه زناشوئى هم حرام بوده، و با نازل شدن اين آيه حليت آن تشريع و حرمتش نسخ شده، همچنانكه جمعى از مفسرين نيز اين را گفته‏اند.

و جمله احل لكم... و همچنين جمله: كنتم تختانون...، و جمله: فتاب عليكم و عفا عنكم و جمله فالان باشروهن... همه اشعار و بلكه دلالت بر اين نسخ دارد. زيرا اگر قبلا عمل زناشوئى در شب روزه حرام نبود، حق كلام اين بود كه بفرمايد: فلا جناح عليكم أن تباشروهن حرجى بر شما نيست كه با زنان درآميزيد، و يا عبارتى نظير آن، نه اينكه بفرمايد (حلال شد بر شما) و اين خيلى روشن است.


- تفسیری دیگر از این آیه که نسخ را مردود می‌داند:

البته بعضى گفته‏اند: آيه شريفه ناسخ نيست، چون در آيات روزه نسبت به عمل جماع و يا خوردن و شرب چيزى كه حرمت را برساند نبوده، تا اين آيه با حلال كردن آن ناسخ باشد.
بلكه ظاهر قضيه چنانكه بعضى روايات هم كه از طرق اهل سنت و جماعت رسيده به آن اشعار دارد اين است كه مسلمين وقتى حكم وجوب روزه نازل شد، و آيه كتب عليكم الصيام كما كتب على الذين من قبلكم... را شنيدند، فهميدند كه احكام اسلام و مسيحيت از جميع جهات مساويند، و همانطور كه گفته‏اند مسيحيان عمل زناشوئى و اكل و شرب را در اول شب انجام مى‏دادند بعد در آخر شب امساك مى‏كردند، مسلمانان هم همينطور روزه گرفتند.

البته اين معنا بر جوانها گران آمد، چون نمى‏توانستند از عمل زناشوئى صرفنظر كنند، لذا با اينكه اين عمل را گناه مى‏دانستند، سرّى انجام مى‏دادند، و در نتيجه اين عمل را خيانتى به خود مى‏پنداشتند.
پيرمردان هم از ترك خوردن و نوشيدن بعد از خواب ناراحت بودند ، و اى بسا بعضى‏ها خواب مى‏ماندند و به حكم روزه مسيحيان كه بعد از خواب افطار حرام بوده، ديگر نمى‏توانستند سحرى بخورند.

لذا آيه نازل شد، و بيان كرد كه عمل زناشوئى و اكل و شرب در شب براى روزه‏دار در رمضان حرام نيست، پس مساله نسخى در بين نبوده است.

آنگاه گفته‏اند منظور آيه شريفه اين بوده كه مردم را از اشتباه درآورد، و بفهماند اينكه گفتيم: كتب عليكم الصيام كما كتب على الذين من قبلكم، اين تشبيه در اصل تشريع روزه بوده، نه اينكه خصوصيات روزه اسلام هم عين خصوصيات روزه در مسيحيت است.

و اما اينكه فرموده: (حلال شد بر شما رفث در شبهاى روزه)، دلالت ندارد بر اينكه قبلا رفث حرام بوده، بلكه تنها مى‏خواهد بفرمايد اين عمل حلال است. همچنانكه آيه: احل لكم صيد البحر اين دلالت را ندارد، چون قبلا شكار دريا بر كسانى كه در احرام بودند حرام نبوده، تا اين آيه بخواهد آن را حلال كند.

و همچنين جمله: علم الله انكم كنتم تختانون انفسكم اين دلالت را ندارد، چون اين جمله تنها مى‏خواهد بفرمايد شما به نظر خودتان عمل حرامى را انجام مى‏داديد، و به نظر خود خيانت مى‏كرديد، در حالى كه خيانت نبوده، و بهمين جهت فرموده: تختانون انفسكم، و اگر واقعا سحرى خوردن بعد از خواب حرام بوده، بايد بفرمايد : (تختانون الله، به خدا خيانت مى‏كرديد) همچنانكه در آيه لا تخونوا الله و الرسول و تخونوا اماناتكم گناه را خيانت به خدا و رسول دانسته.

البته همه اينها در صورتى است كه منظور از ( تختانون ) خيانت باشد، و اما اگر مراد از آن، نقص باشد، كه مطلب روشن‏تر است، و خلاصه معناى آيه اين است كه خدا دانست كه شما به نظر خودتان خيانت مى‏كنيد، يعنى بهره خود را از اكل و شرب و عمل زناشوئى ناقص مى‏كنيد.

و همچنين جمله فتاب عليكم و عفى عنكم نيز صراحت ندارد بر اينكه نكاح در شب‏هاى رمضان حرام بوده.


- پاسخ به این توجیه و تفسیر:

ولى اين توجيه صحيح نيست، زيرا خلاف ظاهر آيه است.
چون ظاهر جمله: احل لكم... و جمله: كنتم تختانون انفسكم، و جمله فتاب عليكم و عفى عنكم، هر چند صريح در نسخ نيستند، اما كمال ظهور را در آن دارند، علاوه بر اينكه جمله: فالان باشروهن...، نيز هست. چه اگر قبل از نزول آيه هم، حكم خدا همان جواز همخوابگى با زنان بود، جوازى مستمر از قبل از نزول آيه تا بعد از آن، ديگر معنا نداشت اينطور تعبير فرمايد كه: ( پس الان همخوابگى بكنيد )

و اما اينكه آيات سابقه مربوط به روزه مشتمل بر حكم تحريم نبود تا اين آيه ناسخ آن باشد، در پاسخ مى‏گوئيم: در آيات سابق هيچ يك از احكام روزه نيز بيان نشده بود، نه حرمت نكاح، و نه حرمت اكل و شرب، و اين مسلم است كه رسول خدا (صلى‏الله عليه وآله‏ وسلم) حكم روزه را قبل از نزول اين آيه براى مسلمانها بيان كرده بوده، ممكن است حكم حرمت همخوابگى را هم در بين احكام بيان كرده بوده، و اين آيه ناسخ حكم رسول خدا (صلى‏الله عليه وآله‏ وسلم) بوده باشد هر چند كه حكم منسوخ در كلام خدا نيامده باشد.

حال اگر بگوئى جمله: هن لباس لكم و انتم لباس لهن دلالت دارد بر علت تشريع جواز رفث، و به ناچار نمى‏تواند هم ناسخ را شامل شود، و هم منسوخ را، چون اين حرف بسيار نامربوط است، كه براى حكم نسخ علتى بياورند، كه شامل ناسخ و منسوخ هر دو بشود، و لو اينكه بگوئيم تعليل‏هائى كه در موارد احكام شرع آمده علت نيست، بلكه حكمت است، و يا بگوئيم : كه حكمت لازم نيست مانند علت جامع و مانع باشد، چون معنا ندارد حكم منسوخ و حكم ناسخ يك حكمت داشته باشند.

بنا بر اين اگر حكم رفث قبل از نزول آيه حرمت، بوده، و سپس با نزول آيه نسخ شده باشد، ديگر صحيح نيست حكم نسخ را اينطور تعليل كنند كه زنان جامه شما و مردان نيز جامه زنان هستند، چون جامه بودن هر يك براى ديگرى قبل از حكم ناسخ نيز بوده.

در پاسخ مى‏گوئيم: اولا اين اشكال شما نقض مى‏شود به جمله ليلة الصيام كه حليت را مقيد به شب كرده، در حالى كه زن و شوهر در روز هم جامه يكديگرند و چون علت در روز نيز هست پس بايد جماع در روز هم جايز باشد، و حال آنكه نيست.

و ثانيا قيودى كه در آيه اخذ شده مانند قيد ليلة الصيام، و قيد هن لباس لكم و انتم لباس لهن، و قيد انكم كنتم تختانون انفسكم همه دلالت دارند بر علتهائى كه هر يك مترتب بر ديگرى است، و حكم ناسخ و منسوخ مترتب بر آنها است.

لباس بودن هر يك از زن و شوهر براى ديگرى ، علت آن شده است كه رفث بين ان دو بطور مطلق جايز باشد، هم در روز و هم در شب، و حكم روزه كه جمله ليلة الصيام متعرض آن است، اين اطلاق را مقيد مى‏كند، چون حكم روزه عبارت است از خوددارى كردن از مشتهيات نفس، از قبيل اكل و شرب و نكاح و چون خوددارى از عمل زناشوئى در تمامى يك ماه امرى مشكل است، و باعث مى‏شود مسلمانان در يك معصيت هميشگى و خيانتى مستمر قرار گيرند، لذا لازم مى‏شود تسهيلاتى در اين باره براى آنان در نظر گرفته شود، و اين عمل را در شب جايز و حلال كنند، و آن اين است كه حكم لباس بودن زن و شوهر براى يكديگر كه حكم روزه آن را از بين برده بود، دوباره به قسمتى از اطلاقش برگردد، و لباس بودن اين دو براى يكديگر در شبهاى رمضان جايز شود.

در نتيجه معنا - و خدا داناتر است - اين مى‏شود: اطلاق حكم لباس كه ما آن را مقيد به ايام و ليالى روزه كرديم، و آن را در اين ايام و ليالى تحريم نموديم، از آنجا كه باعث مشقت شما شد و شما دچار خيانت به نفس شديد، ما آن را از در رأفت و رحمت و تخفيف مجددا در خصوص شبهاى رمضان به اطلاقش برگردانيديم، و حكم روزه را منحصر در روز ساختيم، فاتموا الصيام الى الليل، پس حكم روزه را تنها روزها تا به شب رعايت كنيد ، و شبها آزاد از آن هستيد.

و حاصل كلام اينكه جمله : هن لباس لكم، و انتم لباس لهن...، هر چند علت و يا حكمت باشد براى اصل رفث، ليكن غرض در آيه متوجه آن نيست، بلكه غرض بيان حكمت جواز رفث در شبهاى روزه است، كه از جمله هن لباس لكم - تا جمله - و عفى عنكم ... متعرض آن است، و اين حكمت ديگر شامل منسوخ نمى‏شود، بلكه تنها شامل ناسخ است.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







  • دانلود فیلم